روشنایی دیده‌نشدهٔ شمع*

محمدرضا فخرآبادی – ونکوور

دوشنبهٔ گذشته و در عصر سرد روز چهارم فوریه، فصل جدید نمایش فیلم‌های مستند داکیونایت در سال ۲۰۱۹ با نمایش مستند «بنیان‌گذار محک» ساختهٔ محسن عبدالوهاب در دانشگاه سایمون فریزر آغاز شد. این برنامه که با همکاری گروه نمایش فیلم پلان و باشگاه ایرانیان این دانشگاه سازماندهی می‌شود با استقبال خوبی از طرف مخاطبان ایرانی همراه بود.

این مستند در کنار «شاعران زندگی» و «مادر زمین» سومین فیلم از مجموعهٔ کارستان است که در طی چند ماه اخیر در برنامه‌های نمایش مستند داکیونایت اکران شد. کارستان پروژهٔ تولید فیلم‌های مستند است که با نظارت مجتبی میرطهماسب و رخشان بنی‌اعتماد و با هدف روایت تصویر زندگی کارآفرینان ایرانی تهیه و تولید شده است.

بینان‌گذار محک

«سعیده قدس» در مقام بنیان‌گذار محک (مؤسسهٔ خیریه حمایت از کودکان مبتلا‌ به سرطان) که شناخته‌شده‌ترین و معتبرترین مؤسسهٔ خیریه در حوزهٔ درمان و سلامت کودکان ایران است، در این فیلم از ایده و انگیزه‌هایش برای راه‌اندازی این مؤسسه می‌گوید. او که زندگی پرفراز و نشیبی را تا ۳۶ سالگی طی کرده بود، بر اثر یک اتفاق پروژه‌ای را آغاز می‌کند که خیلی زود به تأسیس این مؤسسه منتهی می‌شود. این اتفاق ابتلای دخترش به بیماری سرطان بود. وقتی کیانای دو ساله به‌دلیل تشخیص به‌موقع پزشکان مسیر بهبودی کامل خود را طی کرد، سعیده قدس به فکر پیدا کردن راهی افتاد که از مرگ‌ومیر کودکان مبتلا به سرطان به‌علت دسترسی نداشتن به امکانات درمانی و مالی جلوگیری کند. این بیماری مسیر زندگی سعیده قدس را تغییر داد. دردهای دختر، چشم‌های مادر را به‌سوی کودکان و خانواده‌های تهی‌دستی باز کرد که در بیمارستان‌ها با سرطان دست‌وپنجه نرم می‌کردند.

تصویری از خانم قدس و دخترش کیانا
تصویری از خانم قدس و دخترش کیانا

روایت فیلم برخلاف مستندهای پرترهٔ متعارف از معرفی محک شروع می‌شود و تلاش‌های هرروزه و هرساعتهٔ خانم قدس را نشان می‌دهد تا در انتها به شخصیت خود او می‌رسد. فیلم علی‌رغم تلاش فیلمساز در معرفی و انتقال میزان موفقیت‌های این مؤسسه، ناکام است. معماری اطلاعات در آن به‌خوبی شکل نگرفته است و شتاب‌زدگی در فیلم‌برداری از جلسات متعدد شخصیت فیلم برای تهیهٔ مواد لازم برای ساخت مستند، انسجام بصری و ساختاری اثر را برهم زده است (مشکلی که در دیگر مستندهای تولیدی میرطهماسب-بنی‌اعتماد مثل «همهٔ درختان من» یا «توران خانم» نیز دیده می‌شود) و آن را بیشتر به یک رپرتاژ آگهی شبیه کرده است تا مستندی که قرار است ما را با این مؤسسه و بنیان‌گذارش بیشتر آشنا کند. جایی در پایان فیلم، سعیده قدس می‌گوید که شناخت یک انسان بر پایهٔ کارهای او شناخت کاملی نیست و لازم است تا هر فرد را در ارتباطش با نزدیکان و آشنایان بازتعریف کرد. نکته‌ای که فیلم از آن رنج می‌برد نشان ندادن همین وجوه از شخصیت مرکزی اثر است.

در پایان، آنچه از دیدن این اثر در ذهن مخاطب باقی می‌ماند الکن ماندن فیلم از تصویر کردن زنی است که حتماً و بدون شک مدیری جدی و مصمم و باهوش است که توانسته در طول چند دهه یک مؤسسهٔ غیرانتفاعی را در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردمحور ایران با موفقیت هدایت کند.

بینان‌گذار محک

و افسوسی هم که بعد از دیدن این سه فیلم مستند کارستان، بر جای می‌ماند، به حضور کمرنگ مردان در خط مقدم این قبیل فعالیت‌های داوطلبانه و عام‌المنفعه مربوط می‌شود. و حتی از آن بدتر، آن است که آن‌هایی که پا پیش می‌گذارند – دست کم در دو سکانس از فیلم – اغلب موجوداتی متوقع و خودخواه‌اند که بیشتر منافع خود یا سازمان مطبوعشان را نمایندگی می‌کنند.

برنامهٔ بعدی نمایش فیلم مستند در این ماه، اکران «زنبورک در گام مینور» نام دارد که موضوع مرکزی این فیلم، دکتر حمید نفیسی، مؤلف کتاب چهار جلدی تاریخ سینمای اجتماعی ایران و مدرس دانشگاه نورث وسترن در ایالات متحدهٔ آمریکاست.

این فیلم ساعت ۷ شب ۱۵ فوریه در دانشگاه سایمون فریزر (هاربرسنتر) و ساعت ۷ شب ۲۰ فوریه در کتابخانهٔ وست ونکوور اکران خواهد شد. مریم سپهری کارگردان فیلم است که برطبق توافق‌های انجام‌شده در پایان فیلم در گفت‌وگوی آنلاین با مخاطبان فیلم همراه خواهد بود.

برای دریافت اطلاعات کامل‌تر صفحه پلان در فیسبوک را دنبال کنید:
www.facebook.com/PelanVancouver


* عنوان این نوشته اشاره‌ای دارد به جمله‌ای که خانم قدس در فیلم می‌گوید و فیلم در نشان دادن آن موفق عمل نمی‌کند: «اگر هر کس فقط به اندازهٔ یک شمع اطراف خود را روشن کند، عجب جهانِ پُر نوری خواهیم داشت!»

ارسال دیدگاه